آرشیو های وبلاگ
موضوعات وبلاگ
آخرین مطالب ارسالی
پیوند های روزانه
امکانات
آرشیو های وبلاگ
موضوعات وبلاگ
آخرین مطالب ارسالی
پیوند های روزانه
امکانات
وی که از نظر روحی بسیار شکسته شده بود، درباره نحوه اطلاع از تجاوز به دخترش گفت: پس از گذشتن چند ماه از ماجرا متوجه افت شدید تحصیلی دخترم در مدرسهاش شدم و افت تحصیلی و رفتارهای غیرعادی او را به مشاورش در مدرسه اطلاع دادم. مشاور مدرسه هم پس از صحبت با دخترم، متوجه تجاوز به دختر ۱۰ سالهام شد. پس از آن من تا چند ماه رفتارهای اطرافیان را زیر نظر گرفتم اما امیدوار بودم که این گمان نادرست باشد.
این زن ادامه داد: پس از گذشت چندین ماه، صحبتهای مشاور مدرسه با دخترم نتیجه داد و او سرانجام از تجاوز پدرش پرده برداشت. وقتی این موضوع را از زبان مشاور شنیدم نمیدانستم باید چه کنم و یا چه بگویم. پس از آن تنها سعی کردم دخترم را از پدرش دور کنم چرا که او با یادآوری خاطرات و اتفاقات پیش آمده هر روز از نظر روحی ضعیفتر میشد.
پس از صحبتهای مادر ۳۴ ساله، پدر دختر در برابر قاضی حاضر شده و با ابراز پشیمانی از تجاوز به دخترش عنوان کرد: این اتفاق امری غیرارادی بوده و من خود نیز از کردهام پشیمانم.
قاضی پس از شنیدن سخنان مرد، رو به او کرد و پرسید: پشیمانی که شما میگویید تنها در صورتی میتواند موضوعیت داشته باشد که این عمل یک بار به وقوع پیوسته باشد اما طبق آنچه در پرونده موجود است شما چندین بار به دختر ۱۰ ساله خود تجاوز کردهاید آیا واقعا پشیمانی شما حرفی درست است؟
پدر در پاسخ به سوال قاضی با اظهار ندامت دوباره از عمل خود، اظهار کرد: هر بار پس از این عمل، عذاب وجدان شدیدی به سراغم میآمد و حتی ساعتها گریه میکردم؛ اما گویی این تجاوزها غیرارادی انجام میشد و من نمیتوانستم جلوی حس درونی خودم را بگیرم. حالا نیز کل هزینه درمان دخترم را تا آخرین ریال پرداخت خواهم کرد تا این کار خود را جبران کنم.
زن پس از شنیدن سخنان همسرش تاکید کرد که تنها درخواستش از دادگاه طلاق و دادن حضانت بچه به اوست و بر این اساس قاضی نیز در پایان دادگاه حکم طلاق را صادر کرد.
نظرات شما عزیزان: